دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

۶۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

مثل عصر عرفات است دلم؛

درد ودل های خدایم بامن

بار آخر نه ولی؛

تا شب عاشورا رفت...

این چه پهنای دلی است حسین جان؛

خیس است!!!

دل من ذکر دعاهای تو را کم دارد...

و علمدار کجایی که بیایی آقا؟

غرق در آب فراتم؛ عباس...

جرعه ای آب عمو جان؛

بشتابی ای کاش...

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۷:۳۰
یک شب جمعه یقین کرده ام ان شاء الله
رحمت واسعه ات دست مرا میگیرد
.
انقدر خوبه آدم  با زبون روزه بره کربلا بگه: حسین تشنمه.
.
مرحوم قاضی میفرمودند:
در عالم مکاشفه دیدم رحمة الله الواسعه حسین(ع) است.
و باب رحمة الله الواسعه قمر بنی هاشم ابالفضل العباسه.
همه امام های ما مظاهر رحمت حضرت حق هستند.
اما رحمة الله الواسعه چرا حسینه؟
به تعداد تیرهایی که به بدن حسین(ع) اصابت کرد و محکم ایستاد.
خدا هی به حسینش فرمود حسین من دیگه هر چی تو بگی.
یک روز امام حسین(علیه السلام) ایستاد صدا زد: خدایا هر چی تو بگی.
چقدر زیاد حرف میزند ابوحمزه؛ از رحمت الواسعه امشب!!!!
هرچه دور میزنم؛باز به تو میرسم حسین جان...
بحق الحسین علیه السلام:خدایا هرچی توبگی.

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۳:۰۱

کسی در حسرت است که نشانش توباشی؛

و 

کسی آرزو دارد که نشان تو را خط بزندازخودش؛

سادات بودن عار است آیا؟؟؟

که آرزو بکنند که ازهویتشان دیلت بشود!!!.

خداجان کمی عقل ؛لطفا...

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۱:۴۷

به آخر شب که میرسم

هی منتظرم که خاموشی بزنند!!

خیری ندیدیم از این روشنایی ها؛حسین...

چفیه ی نمازم هم بی تاب میشود؛

که مبادا درد دلهایم باتو خشک شود!!!.

این بغض ها کی برای من آقا میشود؟؟؟

این اشک ها کی برای من کرب وبلا میشود؟؟؟

سخت میگذرد به که قسم؟؟؟

به که؟!

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۸

خیالم که از توخالی میشود؛

پر میشوم از اضطراب و تشویش!!!

از ناآرامی؛

از بغض های غیرمجاز؛

من این همه را؛

باتو میتوانم رها کنم؛حسین جان...

۰ نظر ۰۵ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۸
سجده هایم هرچقدر هم که غلط باشد
بازهم دوست دارم ؛
وقتی پیشانی ام به مهر میرسد؛
بگویم :
《لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین》
و وقتی زانو بغل میکنم مدام بگویم:
استغفرالله ربی و اتوب الیه.
این ذکرها مرا آرام میکند؛آرام جانم ؛حسین...

۰ نظر ۰۴ تیر ۹۴ ، ۰۳:۳۲

حساب و کتاب دلم به هم ریخته؛

نظمی بده به حال و روزدلم ؛آقاجان...

یک هفته میگذرد از ماه خودت؛یاحسین

اما هنوز نبرده ای مرا پای روضه ات ؛چرا؟؟؟

۱ نظر ۰۴ تیر ۹۴ ، ۰۲:۵۶

دارم دوباره به مرگ فکر می کنم

این که کدام یک زودتر میرویم مهم نیس چندان...
ولی همیشه یک نفر هست که؛
باید دق کند به پای دیگری!!!
حالا چه رقیه باشد برای بابا؛
چه زینب باشد برای حسین؛
چه رباب باشد برای حسین؛
چه علی باشد برای زهرا...
درست گفت شاعر:
آدمیزاد است دیگر دوست دارد دق کند!!!.
۰ نظر ۰۳ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۵
یاقدیم الاحسان؛ بحق الحسین...
این فرجک القریب...
بند بند ابوحمزه هم حسین واسطه میشود.
آن هم چندبار...
و به جایی میرسد که حسنین هردو هستند!!!
این احسانک القدیم؟؟؟
این کرمک یا کریم...
به فاستنقذنی و برحمتک فخلصنی...
ازهلاکت نجاتم میدهید آخر؟؟؟
براستی کجاست گشایش نزدیک تو آقا جان؟؟؟

۰ نظر ۰۲ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۶
امشب دوباره کرب وبلا لازمم حسین 
کی میکنی به کرب وبلا عازمم حسین 
ردم نکن وگرنه حسن را شفیع میکنم 
امشب مقلد عمل قاسمم حسین

۰ نظر ۰۱ تیر ۹۴ ، ۲۳:۳۵