دلم می خواست
آهو باشم
درست مثل حال و هوای این روزهایم
آهویی سرگشته و حیران
در بیابان های توس...
و کسی باشد چون تو
که راهی را ضامنم شود....
دلم ضمانت میخواهد
برای راهِ خراسان;
برای عاشقی;
برای تعهد;
و حتی برای صدای نقاره خانه!!!.
اگر خواب هم باشد;قبول میکنم
چه خیالی شیرین تر از
ضمانتت در خواب و بیداری؟!
چه عشقی;
چه پیاله ای پر تر از محبتِ تو...
دلم برای خوب ها و خوب تر ها تنگ شده ...
حیرانِ بیابانِ عاشقی ام.
دوای من حرم باصفای توست
همه شب های جمعه م کربلایی میشدم
امشب اما زیااااد دلم از این صحن به آن صحنِ مشهدت میچرخد
یا فاطمه اغیثینی...با دلم چه کرده اید که
این گونه دلداده ی فرزندانتان شده ام؟!
این همه محبت چطور زنده نگه دارد آدمی را؟!
اوضاع دلم خوب نیست مادر
روبه راه نیستم
به دادم برس...
۱ نظر
۱۹ مرداد ۹۷ ، ۰۱:۰۷