انسانها ذاتا دوست دارند
دوست بدارند و دوست داشته شوند
اما شاید اینکه چه کسی و
چه چیزی را دوست بداریم
ویا چه کسی و چه چیزی مارا دوست بدارد
چندان اهمیتی نداشته باشد...انگار لذتِ عشق
می چربد به چیزهای دیگرش.
مرحله اول را داغی و شدتِ عشق می نامم!
و مرحله ی دوم را دوامِ عشق .
وسپس درنظرم می آید که عشق را به
دوام می سنجند نه به شدت!..
و چه بسیارند عشق هایی که در شروع شدت دارند
ودرنهایت بی دوام اند....
و چه کم اند عشق های با دوام;عشق های حقیقی
و جاودانه....
حواسمان باشد که به چه و که عشق می ورزیم
و چه و که به ما عشق می ورزند...
هرچه و هرکه ما را ازخدا دورکند;بی دوام است!
خواه سنگ باشد;خواه مقام;خواه پول;
و خواه باورهای سست وبی ریشه که
با وزشِ بادی (گرفتاریهای دنیایی)فرو میریزند
و روز به روز بی ایمان تر از قبل می شویم و نمی فهمیم که چه شد
که به اینجا رسیدیم!!!
کمی بیشتر مراقبِ خود باشیم.
مراقبِ ایمان;مهربانی;خوبیهایمان;
حتی مراقبِ بدیهایمان که حالشان بهترشود نه بدتر!
و در آخر مراقبِ نگاهِ امامِ مان باشیم
او که عشقش هم دوام میطلبد و هم شدت!
او که عشقش رقیب نمی پذیرد
وهمه ی دوستدارانش عاشقِ یکدیگرند!
این ها که می گویم حرفِ مفت نیست
باورکنید;
به وجودی دل ببندید که مسِ وجودتان را طلا کند!
عشقِ حقیقی جز این نیست
وجز این بازیچه ای بیش نیست....
دنیایِ بی ولایت ارزنی نمی ارزد
وقتی محورِ اصلی نباشد;الباقی به چه کار آید؟!
به چه عشقی به پاخیزید و برای که کارکرد؟!
به راستی عشقی باید باشد ;تا عشق ورزید...
خدایا آخرین ذخیره ی این خاندانِ عشق را برسان...
چرا که ما به عشقِ او زنده ایم!...
#من زنده ام_به عشقِ_تو_ یا_ صاحب الزمان
اللهم عجل لولیک الفرج