دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

۶۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

خوب مارا با داغ برادر پیر کردی؛حسین
روضه ی وداع برای ما سنگین است؛حسین
قران به سر گرفتی روی نی؛برای من؟؟؟
این دل مگر که باز شود؛ با دعای تو...
هی#پرمیشوم#هی خالی#مثل# تنور داغ #ترک خورده ام

۱ نظر ۱۷ تیر ۹۴ ، ۰۴:۴۴
ارحم فی هذه الدنیا غربتی...
به غربتم رحم کن ...
 سیدی من لی و من یرحمنی ان لم ترحمنی...
اگر تو به من رحم نکنی من که را دارم
 و که به من رحم خواهدکرد؟
فمن یکون اسوء حالا منی...از من بدحال تر کیست؟؟؟
به حال امشب زینب؛خداجان؛
به حال امشب زهرا؛خداجان؛
رحم کن به حال مضطرم؛خدایا...
واما به غربت علی؛حسین جان؛
رحم کن به حال مضطرم؛آقا...

۰ نظر ۱۷ تیر ۹۴ ، ۰۳:۰۹
یتیم نبوده ام؛
ولی خوب میفهمم حال یتیمان را...
درد بی مادری نکشیده ام 
ولی خوب میفهمم درد بی مادری را...
اسیری ندیده ام به شام؛
ولی خوب میفهمم درد نگاه نامحرم را...
امام زاده نیستم ولی؛
خوب میفهمم حال دلشوره های امشب زینب را...
قدمی برنداشته ام برای ظهور؛
ولی بی تاب سحرگاه بیست و سومم...
یعنی میشود که بیایی همین جمعه؛آقاجان؟!!
۱ نظر ۱۷ تیر ۹۴ ، ۰۳:۰۲
زمانه ای شده که شنیدن که هیچ؛
با دیدن هم نباید اعتماد کرد و قضاوت!!!
نمیدانیم از پیشرفت علم و تکنولوژی 
خوشحال باشیم یا غمگین؛؛
حقیقت فقط بابصیرت و مطالعه و تحقیق برملا میشود؛
هرچند که پرچم حق همیشه بالاست؛
باگوش و چشم باور نمیتوان کرد دیده ها و شنیده ها را؛
"اندکی"کم است...
خیلی زیاد تدبر و بصیرت؛باید!!!

۱ نظر ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۲:۴۸
از امشب کینه ی علی را به دوش میکشند؛
تا اوج دشمنی شان باعلی را
روز عاشورا نشان دهند؛
کینه با آل سفیان چه کرد؟
و تاوانش شد پاهای پر آبله ی سه ساله؛
و اسارت!!!.
"کینه"به دل نگیر؛اگر شیعه ی علی هستی...
۱ نظر ۱۵ تیر ۹۴ ، ۰۳:۴۴

امشب بازهم روایتی مرور شد؛

که به هرچه عشق بورزی؛

با همان محشور میشوی!!!

حتی سنگ.

به جانم میچسبد این روایت!!!.

محشور میشوم با تو آیا؛حسین جان؟!

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۴
هجده بار نوشتیم شب هجدهم ماه خدا:
یا زهرا...
یاد سرهای نی روز دهم؛یازهرا...
هجده سر به سر نی شده تا شام ؛بگو یازهرا...
از همین شب به شب بیست و یکم:یازهرا..

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۴ ، ۰۰:۳۸

پیش تر ها نه خنده ام را میخوردم

و نه گریه...

اما اخیرا خوددار شده ام؟

یا...

هرچه که هست مثل برزخ است؛

حالمان عجیب تعویض شده!!!

خدایا:همیشه و همه جا

هرروز وهر لحظه:حول حالنا الی احسن الحال...

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۳:۰۹

کوفه این شبها سردو تاریک...

پر از تزویر؛

پر ازهجوم نگاه؛

و بازهم علی می ماند و چاهش...

انگار این شبها بیشتر سرمیزنی

شبانه به زهرا؛علی"ع"...

علی چگونه رفت؟؟؟

و ما چگونه خواهیم رفت؟؟؟!

دلم#ایوان#نجف#خواست#

کجایی آقا؟؟؟

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۲:۵۸

گاهی نمیدانی از دست میدهی

یا بدست میاوری؛

گاهی غم و شادی ات نامعلوم است؛

مثل اینکه حضرت آقا اذن جهاد بدهد و

گل پسرت را مهیای رزم کنی!!!

یا همسرت را...

فرقی ندارد.

این روزها حبیب نایاب است ؛یالااقل کم یاب.

آن هم رفیقی از جنس حسین"ع"؛

حسین جان ؛خودت دوستان حسینی ام را زیاد کن؛

همان ها که  محل شهادتشان معلوم است؛

و حتی تاریخش...

از دست دادن# دوستان# غربت# است#یا امیرالمومنین# حیدر#مدد.

۰ نظر ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۸