دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

۳۶ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

درها که بسته میشه؛

کسی آروم صداش میاد؛

معلومه که پشت در کسی هست!!!

ولی دوس نداره درو واکنه!زوره؟!

حالا بشین پشت در و

زار بزن به حال خودت!!!

که یقینا ؛

همه جای کارات میلنگه؛

نه یه جا....

التماس را فقط عاشقان میدانند!!!

آن ها که برای لحظه ای عاشقی با تو

تمام سال را ضجه میزنند!!!

و "تو"

ناز میکنی همچنان"حسین"

درست مثل"رقیه ات"؛

سه ساله شدن را همه دوست دارند؛حتی خودت!

عشق یعنی :دیده بردر دوختن

عشق یعنی:در فراقش سوختن

آشوبم#آرامشم#تویی#حسین جان.

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۴ ، ۱۵:۱۶

چله ی یاسین گرفته بود؛

تا پاسپورتش؛

پیداشود!!!

به چهل نرسیده؛

امروز پیداشد!!

یعنی چله باید میگرفتم حسین؟!

همه#دارن#میان#

وما#چشم#انتظاریم#هنوز.

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۴ ، ۱۴:۱۶

خواهرش میگفت:

به او که رسید؛

مادرش به جای لالایی؛

روضه میخواند؛

تا بخوابد!!!!

از علمدار؛

وبیشتر حسین...

خواب که میشد؛

روضه ها رسیده بود

به شام 

به "زینب"...

تازه فهمیدم چرا "حسین"آرام جانش شده

و خط به خط از"حسین"می گوید...

خدا #عمرتان# دهاد #مادر.

۰ نظر ۲۵ آبان ۹۴ ، ۰۹:۵۴

گوشه هایی از تو گاهی

درد میگیرد درمن

که حتی

خودت هم نمیفهمی چطور!!!

غریزه است؟

یا حسی خداداد؟!

گاهی سرت برای دردسر درد میکند!!

چرا؟؟؟!

تنها تو را دعامیتوانم؛باورکن...

۰ نظر ۲۴ آبان ۹۴ ، ۰۰:۵۰
پیاده روی برای خدا یا پیاده رفتن تاخدا؟؟
 پیاده روی عبادت است و پیاده رفتن جهاد...
 به عابدان بهشت میدهند و به مجاهدان جنت...
 عابدان به حورو قصورسرگرم
ومجاهدان به نعمت شهود مستغرق..
 عابدان تن به رنج مبتلا کنند ومجاهدان دل به یار سپارند...
 عابدان را به سلام ملایک بنوازند
و مجاهدان را به سلام حضرت سلام  پذیرند...
 پس خوشا به حال آنانکه
پیاده به سمت خدا میروند....
یعنی هرچیز غیر
 از "محبت دوست "را از دل پیاده نموده
 ودل به او سپرده 
ورهسپار "کوی دوست "میگردند...
و پیاده روی اربعین
پیاده رفتن تا خداست..
اول دلت را میبرند و مقیم کوی یار میکنند.
آنگاه پایت را قوه رفتن دهند و توفیق پیمودن...
 اللهم الرزقنا.
۰ نظر ۲۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۳۳

 وقتی تمام دور و برم

حرفشان میشود" تو"

من؛

چگونه خودم را به بی خیالی بزنم"حسین جان"...

بهانه ی صبح و شبم نه!!!

ای ثانیه های دلگیر خوش ام؛

با تو عجین...

دارم تمام میشوم "حسین"؛!!!!!.

۰ نظر ۲۳ آبان ۹۴ ، ۰۰:۰۴

اول ماه که میشود

تنها

برای خودت نگران شدن کافی ست!!!

ماه که سنگین باشد

و پر از آوارگی؛؛؛؛و بلا...

قلب تو میشود پربلا

از کربلا...

بلا به دور آقاجان؛

تصدقت!!!

صدقه را

برایتان گذاشتم کنار...

مبادا بلاببینی مهدی جان...

سرت #سلامت#آقا.

۰ نظر ۲۲ آبان ۹۴ ، ۱۵:۰۷

آمد و شد ها؛

مهم نیست!!!

حتی ؛

آمد و نشدها...!.

اینکه میفهمی 

درشناخت "خود"

واینکه چه میخواهند از جان خودشان!!!

مانده اند آدم ها...

چه برسد به

"از تو"گفتن

و"پرسیدن"...

"سکوت" جایی که سخن از "تو" زیاد دارم؛

مدام آزارم میدهد...

بلیغ میخواهد دلم...از تو....حسین جان.

۰ نظر ۲۲ آبان ۹۴ ، ۱۵:۰۰

شبیه خارجی ها شده ام 

شاید!!!

نگاه های اطرافیانم 

سرد و پر از حرف!!!

شاید 

پشت بام کم دارم تنها!!!

و عده ای منتظر

برای طعنه زدن!!!

کم کم به "شام "

میرسم انگار...

اینجا همه چیز 

برای دلم تنگ است...

" السلام علی قلب زینب الصبور".

جایی#که#زائر#ندارد#مثل#مادرت#

امشب#برای#سوریه#پر#میزند#دلم.

۰ نظر ۱۹ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۱

بعضیا اصلا نمیفهمن حق الناس چیه!!!

مستقیم یاغیرمستقیمم بگیم؛

باز حالیشون نیست!!!

یه جاهایی هست

مثل دفترت؛

مثل یادداشت گوشیت؛

یا گوشه ی کتابت؛

یا همین جا

وبلاگت

مال توئه!!!

حریم توئه...

نمیخای "آشنا"

توش بیاد و حرفای دلتو زیرو رو کنه!!!.

خلوت مارو بهم نزنید"آهای بعضیا"...

۰ نظر ۱۷ آبان ۹۴ ، ۲۲:۳۷