قانونی در علم شیمی وجود داردکه می گوید " like dissolves like "
یعنی شبیه ، شبیه را در خود حل می کند .
شبیه نیستم به تو اصلن ؛حسین من...
اما بگوووو...
که چرا ته نشین نمیشوم آقا؟؟؟
استثنای عالمی؛اربابم...
درست مثل ماده ی معروف "money "...
نقض میکنی قوانین عالم را...
حل میشوم در تو این گونه
ای بی قرینه...
پرمیشود جای خالی کرم خورده ها بامواد ناب...
اما
کرم خورده های زندگی ات را بیرون بریز
و جایش را
با حسین پرکن...
بگذار قیمت پیدا کنی!!!!
قیمت که نه؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
بگذار "بی قیمت "باشی...
ناب ناب.
که نمیتوان قیمت گذاشت برایش.
ام المصائب زینب جان
هرچه توان داشتم گذاشتم
که برسم به گرد پای تو...
اما نشد...
لبریز شد کاسه ی صبرم
ای اسطوره ی صبر...
نه درصبر
نه درمحبتت به حسین
ونه درهیچیک از فضائلت؛ زینب جان.
نتوانستم آنگونه که بایدباشم. . .
ای عقیله ی عرب؛
اسیرتو و حسین و طائفه ی بنی هاشمم؛ بخدا...
دستت را جدا نکن؛ ازمن...
من به تووحسینت؛ دلخوشم...
باورکن مرا؛ بی بی جان.