دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

بعضیها طلب دارند انگار از آدم

گیرمیکند نگاهشان مدام

بهانه میگیرند همش

یادخودم می افتم باخودت!!!

گاهی

من هم همان بعضیهامیشوم. . .

چقدرصبوری؛ ارباب...

۱ نظر ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۰۹

برای دین چه ها کردید بنی هاشم؟؟!

من لحظه ای نیستم از شما!

قدم قدم زندگی ات؛زنده بودی زهراجان.

ای مسیحای من

قدمی برای دین برنداشته ام هنوز

من مرده ام

بخوان فاتحه ای؛زنده شوم؛فاطمه جان.

۰ نظر ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۰۹

قسمت نمیشود روضه ات دیگر؛

من عاشق این ناز کردنت هستم!!!

تو ناز کن تاهرکجا که میخواهی...

عاشق تا ناکجا آباد میکشد؛ عشقش!!!!

۱ نظر ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۴۶

شبی هزاررکعت را چگونه میخواندی حسین؟!!

من در دو رکعتش مانده ام هنوز!!!!.

کاش شیرینی مناجات هایت را میچشاندی به من!!!

چگونه اش را نمیدانم؛ حسین جان.

اما

دلم لک زده برای دو رکعت گفتگو باخدا؛

از همان گفتگوهای خودت بامولایت. . .

۱ نظر ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۳۲

آنها که

تو را از من میگیرند را دوست ندارم که

دوست داشته باشم...

حالا میخواهد خواهر باشد

برادر باشد

رفیق باشد

یا حتی خودم باشم 

یا افکارم باشد

یا هرخطا و گناهی 

که در پی اش درد میگیرد وجدان من...

از من بگیر"خودم را"

تا همه ام"تو" باشی ؛حسین جان.

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۰۲

قرار دادهایم

باتو

فسخ شدنی نیست!!!

من باید پیمانکار باشم

و تو کارفرما...

اما برعکس شده انگار

تو پیمانکارتر از منی حسین جان.

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۶

دعای مادر مریض:

الهی دست به هرچی بزنی زر بشه دختر

الهی دستت به ضریح امام حسین برسه دختر

خواستم بگویم:فردا شبی؛شب جمعه؛ میرسد؛مادر...

من وگنبد وگوشه ی حرمت حسین...

رسیدم کربلا الحمدلله.

به اجابت برسد# بازهم #دعایت #کاش #مادر.

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۱

به شمر وجودم بگو:

دست ازسرمن بردارد؛حسین...

تو فقط زبان شمرها را میفهمی،حسین.

بگو پیاده شود از برابر من

خنجرش را تیز کرده برای من؛آقا

خوش ندارم ببینمش؛هرگز...

ناتوانم؛

دل بسوزان به آزادکرده ی خود.

۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۲۶

قیام نکردی مگر برای احیای دین؟

قیام نکردی مگر برای"امر به معروف و نهی از منکر"؟

قیام نکردی مگر؛ تا "گناه" عرف زمانه ات نشود؛حسین؟...

این روزها

زمانه قیامی ازجنس خودت رامیخواهد انگار!!!!

این روزها

بی حیایی موج میزند درشهر...

این روزها

قدم به قدم که راه میروم درشهر

نبودت جار میزند درشهر...

این روزها

نبودت حس نمیشود؛بلکه!! باچشم دیده میشود؛ارباب.

این روزها

حس بی صاحبی و بی امامی دارد شهر!!!

این روزها

امر میکنیم به منکر و نهی میکنیم ازمعروف!!!

این روزها

گناه عرف جامعه شده؛حسین جان.

این روزها

همه دچار دین مردگی شده ایم؛آقاجان.

درد دین نداریم دیگر!!!

این روزها

دلم فقط حسین میخواهد....

که بیاید احیا کن مرا؛

دینم را

شهرم را

بغضم را

آدم های زمانه ام را...

قیام کن حسین.

۱ نظر ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۱۳

میگویند اعراب یکدیگر را به کنیه صدا میزنند

که غیر آن را بی ادبی می دانند...

استادی میگفت:حسین را حسین صدا نزنید

بی ادبی است به رسم ادب!!!

ازمحرم زیاد گذشته

ولی من هرچه کردم که بگویم:اباعبدالله

نتوانستم...

حسین جان:اصلن من به بی ادبی عادت دارم

ازکودکی گفته ام حسین...

من با "حسین" دم گرفته ام عمری؛

سخت است مرا رسم عرب!!!

مرا با آداب خودم بپذیر،حسین جان.

۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۰