بی سروسامان
پنجشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۰۷ ق.ظ
وقتی سرم روی نی بود
و همه میخندیدند به من!!!
وصدای هلهله بلند بود؛…
فهمیدم
این منم که بی سر و سامان توام یاحسین
اما
نفهمیدم
که کی سروسامان میدهی حال مضطرم را؛حسین...
سر بزن به این تن بی سر؛اربابم.
۹۴/۰۱/۰۶