دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

مسجد امام حسین

شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۳۸ ب.ظ

عجیب خاطرم رامیخواهی حسین...

امروز قنددردلم آب شد

و بغض درگلو

واشک درچشم جمع...

بی هوا سراغ جایی برای رازونیاز دراین هوای سرد

ولی انگارهرچه آهسته تر راه بروم

تو"اربابم"

سراسیمه دنبال میکنی ام؛ حسین جان...

چشم هایم خشک شد به این عبارت:

خیابان سیدالشهدا

17 شهریور

برو

برو

تندترقدم بردار...

روبروی پارک

مسجد امام حسین"ع".

اینجا کجابود آمدم؟!!!

رکعت دوم نماز عصر اقتدا کردم...

گونه هایم لبو شده بودند ازسرما. ..

نماز تمام شد!!!!

تعقیبات هم...

ناگهانی زنی آمد نزدیک

ومن بی توجه...

دستم راگرفت این غریبه

بلندم کرد

مرابوسید. ..

من که سراسر بغض بودم امروز

کنجکاو که چه میگوید زن...

ناگهان زل زد و گفت:

من الان زائرم

میرم پابوس امام حسین؛

سلامتو میرسونم به آقا...

خوشبخت بشی دخترم. 

ایشالا به زودی خودت بری کربلا...

من مات ومبهوت بدرقه اش کردم

ونشستم و های های گریه کردم...

آخر از جان من چه میخواهی حسین؟؟؟!!!

این روزها کمی تاقسمتی سربه سرم نگذار

بگذار مرور نشود خاطرات

بگذار یادم برود حرمت...

بگذار خیابانها ومساجد به نامت نباشند

فقط این یک ماه را...

باشد تسلیم...

اصلا تو ازمن هم عاشق تر...

باورم شد

هستی همیشه

خودت هم نباشی

نگاهت سایه ی سرم است؛ میدانم.

میدانم حسین جان.

نیازی به اثبات نیست...

میدانم که میخواهی ام.

میدانم...

۹۳/۱۲/۰۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.