ماهی تشنه
دوشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۸ ب.ظ
اندازه ی یک ماهی کوچکم؛ درون تنگ...
بی نان وصدف ومروارید وسنگ؛زنده ام...
ولی...
آبم ندهی جان میدهم حسین...
تقصیرمن نیست؛ای عزیزفاطمه....
من نان خورسفره ی خودت شدم...
از دست غیرتو؛چیزی نمیخورم
این را به من؛ ازبچگی یادداده اند...
۹۳/۱۱/۲۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.