هوای زیارت
شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۲۹ ب.ظ
چند روزی است؛قتلگاه شده ام...
ماتم و شوکه...
پرم از حرف...
هوای حرمت برداشته ام...
جایی که بغض هایم بترکد...
جایی که های های گریه کنم؛
با اشک هایم حرف بزنم...
بعد زانو یزنم در مقام جناب حبیب بن مظاهر؛
سیاه چادرم را تاچانه پایین بکشم و
با زینبت درد ودل کنم...
من بگویم او گریه کند؛اوبگوید من گریه کنم.
بعد از هجوم درد ودل ها؛
دور ضریحت طواف کنم...
درست زیر قبه ات؛دستم...اشکم...باضریحت بیامیزد و
گره بخورد دلم بادلت...
آی ...چه هوای قشنگی ست؛هوای عاشقی...
دوباره طوافم به پایین پای علی اکبرت برسد؛
این بار من بگویم برای علی اکبرت؛زهرای مرضیه بگوید برای من...
هوایم ابریست...به هوای حرمت محتاجم...ببار برمن حسین جان.
۹۳/۱۱/۰۴
بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نیکی به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا. نهج الفصاحه ص 167 ، ح 70
سلام
السلام علیک یا ثارالله
دلت حسینی باشه همیشه فهیمه مهربون
دعامون کنین
اللهم صل علی محمدو ال محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین