غربی ها امروز راهی سرزمین نورند؛
و ما گیره این کوره راه ها...
باز هم ماند تا سال دیگر؛
که آیا عمری هست؛یانه؟!
ازهمین#فاصله#مارا#قبول#کنید#شهدا.
درضمیرم گم کرده ام که
تفسیردرست از خوشی و ناخوشی چیست!.
خوشحال بشوم؟یانه؟!
آن هم برای سایه ی هیچ!!!
اما بااین همه؛
تنها دل خوشی امروز من تویی...
هجران#تاوان#عشق.
مشغول و گرم بازار وقیمتها شده ای
مشغول دلگرمی های الکی
مشغول حرف های خاله زنکیه عروس
یادت رفته روضه ی خونت کم شده!!!
عصبی و بدخلق که هستی؛
مثل آدم آماده شو؛
دستمال روضه ات را
همراه یک مشت بغض همیشگی بردار؛
دنبال حسین کوچه به کوچه بچرخ...
خودش روضه اش را جور میکند
حالا چه شبی باشهدا باشد؛
چه قرارهفتگی مسجد محل...
برای حال افتضاح این روزهایم؛
فقط روضه ی حرم خودت
آن هم ایام فاطمیه میخاهد...
همین و بس!.
حالا خودت کلاه خودت را قاضی کن.