دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

سفر به درون باید کرد
سفر به دوردست ها 
به آن من
به آن قسمتی که سرزده نشده مدتها
سفر به عمق وجود
سفری ازجنس خدا
دلم سِیر می خواهد وسفر
ولی به سمت خدا و سمت خودم
نمیشود که بشود ;که بیایی ;مسافرم باشی؟
بمن سفر کنی و تلاطمم باشی;
دلم
قدم های مسافری میخواست
که یک کمی زخدا
هوابرایم داشت
که یک کمی به دلم امید میبخشید
دلم مسافری از ....
حوالی مشهد
ویا زمین خدا 
ویاهمین نزدیک...
دلم بهانه ی سِیر
دلم هوای سفر
برای یار غریب
دلم چقدر برای خودم
وهم برای خودت
وهم برای خدا
سفر ز جنس خودت میخواست...
ورق بخور تاریخ;
و بازگرد به عشق...
به موسم سفری "فقط برای خدا"...
ورق بخور برگرد;
فقط برای خدا ;تو ای عزیز خدا....از این سفر برگرد!
اللهم عجل لولیک الفرج.

۰ نظر ۲۹ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۵۴
قصه ای که روزی تمام میشود
ناتمام مانده...
قصه ای که سرانجامش به تو میرسد
ناتمام مانده....
قصه ای که قهرمانش تو هستی
ناتمام مانده....
قصه ای که شخصیت های داستانش گم شده اند
ناتمام مانده...
کجای این دنیا سرگردانی آقای غریب؟؟؟!
برگرد و قصه را به اخر برسان
جان برلب شده ایم...
برگرد وبه این روزهایِ تکراریِ بی تو پایان بخش...
برگرد حال و روز زمان; گرگ ومیش است
و جای آدم ها عوض شده است میان این قصه
بیا و دست کم قصه گو را دریاب
که تنها و غریبانه میخواند نبودنت را او....
ببین که حال و روز بهارغمگین است
بیا بدون تو سخت نمیگذرد
بدون تو سخت متوقف شده ایم...
ما سال هاست همگی یتیم شده ایم
درست ازهمان وقت که توو خدایت رنجیدید پدر
تاوان رنجاندنت ;تنهاییِ این روزهایمان است
چقدر سخت است که سایه ات نیست
چقدر بی پدری درد است
چقدر سخت است که قصه ی ناتمامم بشوی
و سخت تر اینکه عمرم آنقدر تاب نیاورد
که ببینمت...
انگار آمده بودم تا طعم نبودنت را بچشانندم
و بگویند دیدار به قیامت...
بگمانم تو همانی که نمیشود در دنیا آرزویش کرد
دنیا را هرگز دوست ندارم بی تو
وخودم را نیز...
بقول شهیدی
وعده ی دیدار:بهشت 
اما کنار حضرت مادر....
کاش زودتر تمام بشود کاردنیا و حتی برزخ
وحتی عذابهایی که باید بشوم
تابرسم به تو...
راستی من برایت بی تابم
تو چه؟!
#غریب ترین#مرد#برگرد#بابا.
اللهم عجل لولیک الفرج
۱ نظر ۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۴۳
درد بد نیست
ندانی دردت را فاجعه است
گاهی چنان بی درد نما میشویم
که خودمان هم باورمان میشود 
که همه چیز روبه راه است
حال دل رامیگویم
بی درد نما ها درمان را نمیفهمند
چون باورشان براین است که
 دردی نیست تا درمانی باشد
بی درد نما شدن درست
 مثل درد بی درمان است
بااین تفاوت که مبتلای درد بی درمان میداند
 و قبول دارد که دردی هست
ولی بی درد نما نمیداند!
ما چیزی مان نیست و خوبیم
ولی تو باور نکن صاحب الزمان...
انگار قدمی یا کلامی سال ها متوقفت کرده باشد
اینگونه ام....!
این سکون و بی دردی سزای چیست
نمیدانم و این ندانستن وحالش را
 تنها کسی که 
راه را رفته و طعم شیرینش را چشیده میداند!
یادش بخیر که برادر عبدلی
کوچکتر که بودیم مدام درگوشمان میخواند
که گاهی درد برای منه هیئتی این است که
خدا لذت مناجات را ازمن بگیرد.
میسوزی
و میفهمی که چه ها کم داری ولی چرایش را نه!
کجای کار میلنگد؟؟؟؟!
تاوان بعضی چیزها و شاید خیلی چیزها 
سنگین است و طولانی...
مراقب ما وخوبی هایمان باش آقاجان
ما امانت دار خوبی نیستیم...

اللهم عجل لولیک الفرج

۰ نظر ۱۳ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۰۵