دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

بعضی دردها هستند که نمیشه 
با کسی درموردشون حرف زد...
بعضی زخم ها هستند که 
جایشان همیشگی می ماند
حتی بعد ازسال ها گذشت و بهبودیِ ظاهرشان!
علی رغم اینکه زمان بی رحم است
و ناچار به فراموشی اند خاطرات
ولی دردها بی رحمانه می مانند درخاطر...
خیال را کاش می شد برای همیشه
 آرزوی آلزایمر کرد....
به گمانم تلخ ترین لحظات زندگی
 مرورِ گذشته های تلخِ زندگیست....
فراموش کردنِ عشق و خوبی ها
بی رحمی ست و فراموشیِ دردها نعمت!
انگار جایِ زخمِ بعضی ها گاه و بیگاه تیر می کشد
و تا جِگر می سوزد از این درد!!!!!.
و این خداست که اگر نبود
 تاب و توانِ تحملِ این همه غم نبود...
روزگاری فکر می کردم عاقبت باکوهی از غم 
خواهم مُرد...
ولی اکنون زنده ام و در آرزوی روز های سبز;سرزنده.
کاش می شد دست و پای آدم هارا 
برای مدتی باشدت بَست; تاسرحدِ جان دادن!
کاش خیلی ها نبودند و 
کاش به جای آن هاخیلی ها بودند
 کاش اختیار گرفته می شد از انسان
وکاش همه محکوم به جبر بودیم
 تا جز خوبی; چیزی از کسی سرنزند...!
گزافه نیست اینها;خستگی از عبث است
دلمردگی از زندگیِ حیوانی ست
انسان دیدن و انسان بودنم آرزوست!...
دلم یک خوابِ ابدی با انبوهی رویایِ شیرین
طلبکار است...
جایِ تمامِ نفهمی هایم درد می کند
کاش می فهمیدمت کمی;معبودم...

#جایِ_ زخم ها _نمک _پاشیدم

۱ نظر ۲۳ بهمن ۹۷ ، ۲۳:۲۱
خیلی دل می خواهد دل کندن از دنیا
خیلی دل می خواهد 
که داشته هایت برابر با نداشتن شود
خیلی دل می خواهد
دل دل نکنی برای وقتِ رسیدن به خواسته هایت
خیلی دل می خواهد که
نرسیدن ها حالِ دلت را دگرگون نکند
خیلی دل می خواهد که
ماندن و رفتن ها در تو اثر نکند
خیلی دل می خواهد که
صورتِ عزیزت را به خاک بزنند
و توببینی و از اعماقِ دلت
رهایش کنی و بروی
خیلی دل می خواهد که
حرف ها بشنوی از همه کس و
انگار نه انگار که چیزی شنیدی
خیلی دل می خواهد که
دنیا بی رنگ شود برایت
خیلی دل می خواهد اینها
چون کوله بارِ گناه بر روح سنگینی می کند
وای که چه لذت دارد رهایی
آزادی از قید وبندهای دنیا
وای که چه عالمِ قشنگی ست دل گُندِگی...
نقطه ی تسلیم
شیرین ترینِ قسمتِ بندگی ست...
آنجا که دوست داری با یک بمیرگفتن
بمیری..
آنجا که به فکرت بها میدهد
و به آنچه در ذهنت میگذرد; میرسانندت...
و تو فقط فکر می کنی و مهیا می شود
وزبانت بگاهِ شکر گویا می شود!...
به یقین که همّ و غم اگر دنیا نباشد
خودش دنیا را برایت جوری می سازد
که نگو و نپرس...
#دلم خودش را می خواهد خودِ خودش!

۰ نظر ۱۵ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۳۶
آی که دلم خدا خدا کردن می خواهد...
روزها  و شبهای پرستاره 
لحظات نابی که هرگز تکرار نمی شود!...
زمان چقدر تندتر از انتظارم می گذرد
زمانی بود که از کندی اش گلایه داشتم!
اما حالا شاید دورتر شدن از خدا
و غرقِ دنیا شدن
زمان را روی دورِ تند تنظیم کرده.
قدری کوتاه هوای شبهای اعتکاف به سرم می زند
و کمی آن طرف تر التماس های دلم برای اردوهای راهیان هیاهو می کند...
از خادمی هم حتی کوتاه آمده ام
به همان زائر شدن آرزومندم!..
عمیق تر که می شوم
دستم که به هیج جا نمی رسد
دلم روضه ی مادر میخواهد از زبان یک اهلِ دل...
وای که نه عزا به عزا
بلکه هرهفته روضه گرفتن را می خواهم...
نه این هم دور است و توفیقش را به هرکس ندهند
گاه گاهی ;گوشه نگاهی
توسل های امامزاده حسن هم مرا کافی ست!
انگار برای راه یافتنم به همان شاه راه
همه ی راه هارا بسته اند...
ولی من به یک آیه ازقرآن
به یک حکمت از کلامِ امیر
و حتی به یک صلوات هم قانعم!
این بار دلم برای خودت تنگ شده
حلاوتِ لذت بردن ازخودت را دوباره به من برگردان...
ای پناهِ بی پناهان.
۱ نظر ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۰۰:۰۹