دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

۶۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

دلم برای توسل های امامزاده لک زده؛

توسلی به بی بی جانمان؛

ولی باز هم ؛شکر ؛

که خانه ی خودت محیاست؛خداجان...

من #خو #گرفته ام #به خودت#حسین؟!

۲ نظر ۳۰ تیر ۹۴ ، ۲۰:۱۱

حسین جان؛

آتشی که در دلمان به پاست؛

بااین سوز وسرما ؛سرد نمیشودآقا

کاری بکن برای خانه ی خودت؛ارباب...

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۴ ، ۰۰:۲۵
اگر که باتو نگویم؛مریض میشوم حسین؛
هوا که سیاه میشود؛میترسم حسین؛
اگر نبود بام خانه مان؟؛
دلم که بیابان میخاست؛کجا میرفتم؛حسین؟!
بی نیت؛هوایی میشوم یک هو؛
هوای نجوا باتو؛چ در خوشیها؛چ ناخوشی ها؛
خوش است...
دوشنبه های بی عاشورا؛بابغض تمام میشود چرا؟!
این روزها# هر لحظه #دلم# خودت را# میخاهد #حسین
دریابم آقاجان

۰ نظر ۳۰ تیر ۹۴ ، ۰۰:۱۴

خدایا بعضیها را هرچه میکنیم؛

اهل نمیشوند!!!

دستمان کوتاه شده؛مثل مرده ها.

فقط دلخوش به دعائیم؛خدا.

کاری کن برای کسی که ؛

همه رهایش کرده اند؛

حتی تو.

دستش رابگیر و

از این منجلاب نجاتش بده؛خداجان.

عقلمان#به هیچ جا#قدنمیدهد#دیگر.

۰ نظر ۲۹ تیر ۹۴ ، ۲۲:۰۴

خواهرزاده ی ما نیز گاهی حرف ها میزند:

خاله؟خدا از این تفنگ آب پاشا داره؛

بعدش امروز همش پاشیده؛

خیسمون کرده؛

معلوم نیس چیکار کردیم؟!

الان داره دعوا میکنه؟؟؟

بچه هام گاهی خوب تکون میدن آدمو...

نمیدونم الان کجای اون هفت سال قحطی ایم!!!!

کی تموم میشه این سال ها؟؟

یوسف#گمگشته#بازآید#به کنعان#غم مخور.

۰ نظر ۲۹ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۴

بالش من؛کلا به این ساعت خواب عادت ندارد

مانده ام چطور قانعش کنم؛

و چه قسمی بدهم تا؛

نماز صبح هایم فوت نشود!!!

بدون قسم؛

خوابم نگذار ای بالش.

۰ نظر ۲۹ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۳

آقایی داریم که همتا ندارد؛این رهبر خراسانی!!!

ماه پاره است؛قوت قلب ملت است؛

کاش قدر بدانند و بدانیم وجودش را...

دشمن خوب بداند که ما ولی داریم!!!

خدا حفظتان کند؛آقا...

۰ نظر ۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۸:۴۷

نماز عید بدون خودت نماز نیست

بیا به سجده گاه نمازم

نماز من نماز نیست...

هوای شهر بدون تو آقا؛پس است؛ناجور است

اذان محله پر از عزاست؛بدون تو

اغراق نیست؛

بدون تو موذن مجبور است؛فریاد بزند

از این هیاهو؛

از این شلوغی و ازدحام؛

از این همه رفت وآمدها؛

پر از سکوت بدون توام؛امام خوبیها

چگونه میتوانی که نیایی به کوچه باغ این مسجد؟؟؟

به روضه های عمویت قسم؛ولی خدا

دلم صدای خودت را

"فقط "هوایی شده است...

بیا به نمازم صفا بده آقا؛

دلم برای نمازتان تنگ است...

عیدتان#مبارک#منتظرترین#آقا

۰ نظر ۲۷ تیر ۹۴ ، ۰۳:۲۶

بزرگ ترها خوب میفهمند حال کوچک ترینها را...

ذوق زدگی و چشم انتظاری را؛

حتی به کم ترین ها شاد میشوند کوچکها؛؛؛

رسم خوبی ست عیدی گرفتن!!!

بزرگترمن؛صاحب من؛خوب میفهمد حال امشبم را...

نگاهم به دستان توست؛یا قدیم الاحسان؛؛؛

بحق الحسین؛

چه برایم گذاشته ای کنار؛خدا؟؟؟!

۰ نظر ۲۷ تیر ۹۴ ، ۰۳:۰۴

پیاله ندارم؛که "می" بریزی  ام...

ولی چگونه خمارم؛؟!

خمار آمدنت...

پیاله و می و بزم و هوای ناب حرم؛

تمامی اش به دست خودت؛

یا امام رئوف...

منم#خمار#نگاهت#بیا#به دیدنم.

۰ نظر ۲۷ تیر ۹۴ ، ۰۲:۵۰