باتو من
یک سر دارم و هزار سودا؛حسین.
شکرت...
چه زود شد قسمتم ؛روضه ی سرت؛حسین.
تو و مدینه زیاد هم باهم فرق ندارید
رضاجان؛
دلم
صحن رسول الله خواست؛امشب...
یادش بخیر.
خیال هایم؛
خام که میشود؛
ضجر میکشم؛حسین...
بیا و بپز خیالم را...
من درحضور تو سکوت نکنم؛چه کنم
اصلن برای تو بغض نکنم؛چه کنم
دنیا که برایم دنیا نمیشودبدون تو؛چه کنم
دردوغم تورا به دوش نکشم؛چه کنم
اصلن بخدا لال میشوم خودت بگو...
من دم به دم باتونباشم؛چه کنم؟؟؟؟؟؟
طلبکارمیشوم
گاهی ازخودم و
همیشه از تو...
زبان درازم را کوتاه کن،حسین.
هرچه طلبکارتر میشوم
بیشترمیخاهی ام،چرا؟؟؟!!!
من دل سپرده ام به تو؛
اما تو دیگر چرا حسین؟!
تو که از حال دلم باخبری
پس نظری کن...
نشوم باز نظرکرده ی اغیار؛اباعبدالله...
دل من روضه ی سرمیخاهد
دل من پیچش موهای تورا میخاهد
دل من تشت زر و ...وای حسین جان.
دل من سوره ی والفجر تورامیخاهد...
سادگی درمن موج میزند ؛حسین
دوست دارمش زیاد،این هدیه را...
اندازه ی یک ماهی کوچکم؛ درون تنگ...
بی نان وصدف ومروارید وسنگ؛زنده ام...
ولی...
آبم ندهی جان میدهم حسین...
تقصیرمن نیست؛ای عزیزفاطمه....
من نان خورسفره ی خودت شدم...
از دست غیرتو؛چیزی نمیخورم
این را به من؛ ازبچگی یادداده اند...
قرمز را دوست دارم؛
ازبچگی!!!!!
بی دلیل نیست.
من ازهمان کودکی عاشقت شدم؛حسین...
یک شب #حرم#سرخی پرچمت حسین#
دیوانه میکند مرا؛پرچمت حسین...