دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب
حالمان نه سر دارد 
نه دل!!!
ایام مخصوصه دارد تمام میشود؛
ایام غم دست جمعی مان 
برای یار...
ازکربلا 
وجب به وجب
ماتم
قرض کرده ام
تا امشبی 
باعزای تو
با "هشت"
با صلوات خاصه ی امام الرئوف؛
جانسوز؛
از تو و غمت
از پرچم های سر کوچه هاو خانه ها
از وردهای رضاجان ؛رضا رضا بگویم
و
دلم را
میان روضه های 
غریبانه ات جا بگذارم...
روضه تمام نمیشود؛برای تو؛حسین جان؛
تنها دو ماه 
تمرین نوکری ست محرم وصفر...
من بعد از این
 آوارگان کوی خودت ضجه میزنند؛فقط...
هر صبح و شام
هر روز تاابد؛
همچون بقیه ی خدا؛صاحب زمان...
دنیا#برای#توست#مهدی جان#
غریبانه#کجا#میگردی#آقا؟؟؟؟؟!!!!!.
۰ نظر ۲۰ آذر ۹۴ ، ۲۲:۵۹
این حرف ها که برایم کرب وبلا نمیشوند'
قدم به قدم رفتن و
یاد کردن که برایم حرم نمیشود
هی گفتن و هی سپاسگزاردن که دوا نمیشود
سوغاتی از آسمان کاظمین
که برایم کرب و بلا نمیشود
وعده وعید رفتن دوباره؛
برایم حرم نمیشود
فتوای مراجع؛شلوغی آنجا؛که برایم بهانه نمیشود
شنبه؛دوشنبه؛تمام هفته ام که بروم؛
هرگز که هیچکدام برایم شب جمعه نمیشود...
گاهی تمام هفته ات میشود یک روز!
هرروز پنجشنبه و هرشب؛شب جمعه میشود...
یک جا دوباره مثل همیشه
پر میزند دلم...
گودال و حبیب و من و خودت!!!.آقا.
دوشنبه#شبها#جدیدا#خیلی#گرفته ام#چرا؟!
۱ نظر ۱۷ آذر ۹۴ ، ۰۰:۱۸

سرد که میشود

و تاریکی مطلق؛

و شب؛

غسل شبانه ای مدام 

یادم می افتد...

زمستان را دوست دارم

تنها به یک دلیل:

بوی بهار مرده میدهد؛برف...

گل  پژمرده ای پشت نگاه های سرد

میخ شد به زمین...

برف وسرما مرا میبرد تا بقیع...

تا کوچه و حسن...

تا بی نهایت غربت...

۰ نظر ۱۶ آذر ۹۴ ، ۰۱:۱۳

در هم که میشوی

با سه حرف اصلی ات؛ح س ن..

مینویسم حسن

مینویسم محسن

بین هرکدام هی میگویم حسین....

هی میگویم مادر؛

در؛

در؛

حسن؛محسن؛مادر؛یا حسین...

۰ نظر ۱۶ آذر ۹۴ ، ۰۱:۰۴

لحظه لحظه ی زندگی ام را

از من 

و افکارم

و رفتارم

اسکرین شات گرفتی!!!!...

کجاها کج رفتم؟!

دیلت کن همه را؛آقاجانم...

کجی ها مرا زمین نزد

اینکه تو دیدی و نگفتی زمینم زد

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۴ ، ۰۰:۳۳

قدم قدم

به یاد ما؛

عشق...

مادر میگفت:

مفاتیحی که دنبالش میگردی

رفت قدم قدم 

تا به حرم...

حال #دل های# جامانده

عجیب# پریشان #است.

مدد یازینب"س".

۰ نظر ۱۱ آذر ۹۴ ، ۰۰:۱۱
حال دلم؛
دینم؛
همه در گرو تو!!!
میگفت دین در دل جای دارد؛
به گمانم 
نمیدانست دلم در گودال جامانده...
اینگونه که باشد
دینم پیش تو و حبیب جامانده!!!
دینداری کن ؛حسین جان...
فقط #برای# من #جا# کم# بود؛
این#شبها#بیابان#زینب جان؟؟!
۰ نظر ۱۰ آذر ۹۴ ، ۰۱:۳۷
وقتی شاکی میشی
و حالت میشه علامت سوال؟ !!!!
حقشه که عکس پروفایلت؛
یه زائر باشه؛
یه سربند!!!.
سربندی که جای تو
سیر میبیند عمود ها را؛
تا عمود1452
نگاهش با اشکش بیامیزد!!!
سربند یامهدی ادرکنی...
رفیق جان های جامانده؛
زائر ترید شما حتما...
رقیه های جامانده ی حسین؛
زائرترید شما...
فال#نیک#گرفتیم#سربندت#را#مهدی#جان.
التماس #دعا#آقا.
۰ نظر ۰۸ آذر ۹۴ ، ۲۳:۰۷

گاهی ؛

تنها نگاهی؛

یاشاید کلامی بی غرض؛

مدت ها عقب بیاندازدت!!!

و تو ندانی 

علت در جا زدن هایت را...

جزئیات گاهی مهم ترند انگار؛

حواست را جمع تر کن.

۰ نظر ۰۸ آذر ۹۴ ، ۱۵:۵۱

سوت و کور گروه ها

وب ها؛

گوشی ها؛

همه میگن اربعینه انگاری....!

همه رفتند؛

سیم های عربی روشن!.

و عده ای هم چنان

مات و مبهوت اند هنوز؛

مات رفتن ها

و ماندن ها...

مات یک سال دیگر گذشتن!

و باز هم جا ماندن...

دوباره از نو 

میشمارم 

چقدر مانده تا اربعین سال بعد؟؟؟!

دوباره انتظار

دوباره عشق

دوباره خواب حرم!!!.

دوباره ذکر زیارت...

دوباره محرم...

دوباره شوق زیارت!.

افضل #الاعمال #انتظار #الفرج.

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۴ ، ۰۱:۱۲