جمع و جورم کرد...
سه شنبه, ۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۵۸ ب.ظ
من دیگر آن نیستم که بودم
من همانم که میخاستی
همان16ساله ی قدیم ....
زدی
کوبیدی
تراشیدی
سوزاندی
جلا دادی
هزینه کردی زیاااااد; تا همانکه میخواهی شوم...
می دانی اما بگذار بگویم
تاوانِ روزهای نبودنت
سنگین بود ;فوقِ تصوّرم!
من زیرِ بارِ گناه لِه شدم
ناجور بود روزگار
راه ناهموار بود و بنده ات نابینا
باصورت زمین خوردن قطعی!
اما حسین بود که جمع و جورم کرد ;خدا...
مراقبم باش ....
۹۸/۰۸/۰۷