به توزنده ام
جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۰۴ ب.ظ
لحظه های دلخوریت ازمن ؛
چقدر به چشم می آید...
اصلن انگار خودم هم؛ منضجرم ؛این وقتها؛ ازخودم...
حس تلخی ست؛ شبیه به عذاب وجدان...
یا چیزی شبیه به گم شدن چیزی در درون آدمی...
این لحظه های غفلت؛ نبین مرا؛ آقا...
عشقم؛ عمرم؛ که توباشی وباوجود این لحظه ها
که نباشی. ..عشق درمن میمیرد؛ اربابم...و
نفرت ازخود؛ مرا سراسر درهم فرومیشکند. . .
این نفرت رابکش و به آغوش قلبم برگرد؛ وعشق را به من ارزانی دار...
آری حسین جان؛ من به توزنده ام وزندگی میکنم...
از من نگیر؛ عشقم را؛ دلخوشی ام را؛ خود خود خودت را...
ای بهترینم. . .بمان درمن...
۹۳/۱۱/۱۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.