دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

۵۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

نماز شب آن ها هم فوت نمیشد؛
تو در نماز صبح هایت هم مانده ای!!!
حال عبادت که زورکی نیست؛
که وضویی بگیری
و دلا راست شوی و بگویی من هم اهل طاعت هستم.
چه بر سر بشریت آمده ؛حسین جان؟!
خودمان هم نمیدانیم داریم از کجا میخوریم!!!

۱ نظر ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۰

هوا برم داشته؟

یا دوری توست که به غبار نشسته...

هرچه که هست ؛مریضی ست!!!

دکتر؟دوای درد مرا زود بیار.

۰ نظر ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۷

گاهی بیشتر دوست داری به خیلی ها 

بگویی نه!!!

که دلیلش لبیک به تو باشد.

ولی نمیشود!!!

بمبست چه بد است ؛

غافلگیر شدم؟یا بی عرضه؟!

اینگونه میازمایم حسین...

۱ نظر ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۴

دلم گاهی تنگ میشود برای تک تک نوشته هایم

از همان کودکی تا به حالا. . .

از همان برچسب هایی که عکس امام بود

که پر بود در دفترهایمان؛

ازهمان عکس های شهدا؛

و بیت های بی قافیه و ردیف همیشگی!!!

خیس شدن دست خط هایمان

و ختم عاشورای آخرشب ها؛

میگذری ای عمر...

دم و بازدمم که خودش باشد؛

ملالی نیست...

بگذار ؛بگذری؛چه سخت؛چه آسان.

۰ نظر ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۱۳
بگو که معجزه میشوی برای من آقا؟
شبیه وقتی که دریایی شکاف بردارد!!!
شبیه پیراهن یوسف .
شبیه آیه تطهیر!
شبیه سوره ی والفجر...
تحول همیشگی درون من؛مولا؛
بیا که گلستان شود درون من؛آقا

۰ نظر ۱۶ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۳
زیارت هایم همه بهانه اند برای زیارت خودت آقا
حالا چه کربلا باشم؛
چه شاه عبدالعظیم حسنی...
شب جمعه ای دوباره محفلی بارانی شد برای رقیه ات...
چقدر مانده تا شب رقیه؟!
بی تابم.

۲ نظر ۱۵ خرداد ۹۴ ، ۰۴:۲۵
پرچم گنبد تو سبز میشود حسین 
وقتی که مهدی زهرا قیام کند
تاکید برزیارت تو درچنین شبی
حاشای این ماجراست؛عزیز فاطمه

۰ نظر ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۳۰

احیابگیرم برای خودم یا برای تو؟؟؟؟

احیا بگیرم که چه؟!

ورد بخوانم ؛مدد بگیرم برای که؟

هی دائما بگویم بیا؛که چه؟!

وقتی که تو خون گریه کنی به حال من!!!

بیا هردو باهم برای ظهورت گریه کنیم...

بیا خودت دلمان را آب وجارو بزن ؛آقا. . .

بیا و نگذار برسد شبهای قدر...

بیا و نگذار درتنهایی ات قرآن به سر...

بیا عزیز فاطمه؛مهدی زهرا...

بیا هوای مدینه را دارم؛آقا.

۰ نظر ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۵
جادارد برای آمدنت شهر بهشت شود!!!
و من هنوز جهنم بمانم!!!
جادارد سرخوش باشم که تو هستی در گوشه ای از این جهنمه بدون تو...
جادارد هرروزم بغض باشد و آه...
جا دارد برای رفتن بی خداحافظی ات عزا بگیرم...
جا دارد برای دوباره آمدنت دعا کنم...
جا دارد برای جای خالی ات در شهر زانو بغل کنم...
جادارد که سه شنبه شب ها توسلم به خودت ختم شود...
جادارد قرارهایمان هم به بی قراری مبدل شود...
جادارد دلیل دل گرفتگی هایم هنوز هم تو باشی...
جادارد وقتی تو نیستی دنبال بهانه باشم گریه کنم...
جادارد غروب کند جمعه ی نبودنت...
جا دارد روضه بگیریم برایت شبانه روز...
جادارد افسرده باشیم و زمینگیر؛ بدون تو...
جا داردزمین که بیایی؛امام عصر
جادارد بخدا؛جادارد...بیا فقط.

۱ نظر ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۴۵
چند صباحی مانده بیایی حضرت یار؟؟؟
چقدر فغان؟
چقدر ندبه؟
بگو کجا بروم؟!!!
بگو چه کنم؟!
که بدانی که# دل#بی تو#به جان#آمده است#
العجل مهدی زهرا"س"
بخدا #وقت آن است# که #باز آیی#
باز آ؛گل نرگس؛باز آ...

۰ نظر ۱۲ خرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۳