اهلی

وقتی که ازتومینویسم ؛ارباب من؛

رام میشودانگار؛ وحشیه درون من...

بدتر زخوی حیوانی ام ؛بدون تو؛

اهلی بکن مرا؛زشت میشوم حسین...

کاسه ها

این که کدامیک کاسه داشته باشند،

مهم نیست...

صبر

عشق

گدایی

این همه را از تو دارم"حسین جان".

این مهم تر است...

چهارفصل

دیریازود میرسد بهار؛اما چه سود

بازهم بهارعلی خزان میشود؛چه سود

بیهوده نگفته اند که:

سالی که نکوست ازبهارش پیداست

هرسال من باتو نکوست؛ای بهارمن. ..

زهرای مرضیه؛ تنهابهار نیست!!!!

هرچهارفصل دلم ؛زهرای مرضیه ست...

طلوع

غروب میکنم

و

طلوع میکنی 

هرروز...

ای روشنایی روز وشبم

دلم برایت تنگ است...

" السلام علیک یااباعبدالله الحسین علیه السلام"

حوصله ام

کنارحوصله ام بمان

که مبادا سربرود...

ابلیس که حوصله اش سر رفت

من هبوط کردم به زمین...حسین.

من 

بی "تو"

زمین میخورم حسین...

بمان کارحوصله ام،بمان.

غار

دلم مثل یک غارشده...

پناهگاه بی کسان،

درفصل سردنگاه ها.

وقتی تورا میان بی پناهان میبینم

ازنو تازه میشوم...حسین جان.

آری این توهستی که پناه بی پناهانی.

بی خود نبوده که پناهگاه ساخته ای در دلم...

سری بزن به خانه ی دل بی پناهان،پناه من...

قبر

گاهی فقط دنبال یک وجب جا میگردم

درهجوم اینهمه درد

تابروم و

همانجا بخابم

وتنها

"تو "بالای سرم باشی

حسین جان...

مرا در این قبر تنهایی،

رهامکن،اربابم...

شفای دردم

من روسیاه ،روسیاه روسیاهان...

اما تو که خوبی نگاهم کن،آقاجون...

غرق گناهم یابن زهرا...

من بی پناهم یابن زهرا...

من بی کسم

بی یاورم

محتاجم آقا...

افتاده یک گوشه،غم دنیایم اقا...

امیدمن،تنها ،به دستان تو،آقا...

مهدی بیا...مهدی بیا...آقای خوبم...

شرمنده ام می دانم آقای عزیزم...

اما بیا برگرد و دردم را دواکن...

درد ودلم دست "همه"چرخیده آقا...

اما ببین...آخررسیده دستت آقا...

دستان تو دست شفای دردم آقا...

لطفی بکن آقابیا...داغونه دردم...

غرق گناهم یابن زهرا

من بی پناهم یابن زهرا...

من#یک دنیا عاشقانه#جمکران.

دست دلم

دست دلم دست خودت یاحسین...

ای اول واخرحرفم حسین...

قربون اسم تو برم یاحسین...

نباشی من دق میکنم یاحسین...

دست دلم دست توئه یاحسین...

نسپاری دستمو به دست کسی...

مدبر

تصمیم هایم که جدی میشوند؛

میسپارمشان به تووتدبیرت...

ای مدبر...بهترینهارابرایم رقم بزن...