دار وندارمه آقا

بی بی جان. . .
گـــــدا نمی خواهی.؟!
دختر بی وفــــــا نمی خواهی. ؟!
کـــــاش می شد ز من سوال کنی
دخترم " کربـــــــلا " نمی خواهی. . !؟
.
.
#دل_ندارم_که_به
#معشوق_زمینی_بدهم
#دل_من_گوشه_صحنت
#به_خدا_جامانده

بایگانی
آخرین مطالب

قطار شهدا

سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ق.ظ
پله پله تا ملاقات...
بلا
درد
درهای بسته...
مسیر دلم این روزها تکرار میشود؛
در کوچه ای
و خیابانی 
و مزاری...
پنج؛پنج؛پنج...
هی توی دلم میشمارم
مینویسم
بغض میکنم
و دوباره پاک میکنم!!!
شلمچه؛شلمچه؛
جزیره مجنون؛جزیره مجنون؛جزیره مجنون...
صدا به صدا نمیرسد؛
حواسم پرت است
نمیشنوم صدایی را...
صدای شهید نباید در من گم بشود!!!.
موجی شده ام انگار؛
روزی هزار بار می میرم...
و شاید بیشتر.
حرف میزنم هنوز باخودم
نگاه میکنم و بیشتر سکوت ...
نامم را گم کرده ام!!!حتااااااا.
بوی لاله های فتح المبین خفه ام کرده ؛شاید!!
و شایدتوی دلم رمل ریخته اند؛که 
تو پا بگذاری توی آن 
و راه بروی و بروندآوینی ها...
که همان بالاتر از سیاهی؛
"خون تو"
پای دلم نوشته بشود؛غلامحسین افشردی!!!
و شاید دوکوهه را بادل من اشتباه گرفته اند
این قطار شهدا!!!
صبحگاه می شود؛
صف می بندند؛
راه میروند ؛
می دوند؛
اذان میشود؛وضو می گیرند و..
من هر روز مغموم تر می شوم و شاید 
به تعبیر زیباتر:"عاشق تر"...
این سیل غم به کجا می برد مرا؟؟؟؟!
لحظه ای نیستم درخود...
گاهی فکه میشود دلم
گاهی شلمچه
گاهی طلائیه
گاهی دوکوهه
گاهی و گاهی و گاهی بیشتر هویزه!!!!.
گاه هم فدک میشوم؛
مادر می آید
خطبه می خواند؛
درهم فرو می ریزم؛
می شکنم....
و اشک به دادم می رسد تا بمیرم و زنده شوم!!.
کم دارد دلم تو را
زمینت را
آسمانت را
حرمت را
کربلایت را؛حسین جاااان...
این روزهای بندگی جان می دهم
هر بار...
انگار اربعین نزدیک است ومن بی قرار زینب هستم!
که بیاید مرا باخود به ناکجا آباد ببرد..
دلم دق کردن می خواهد
مثل رقیه!
مثل حضرت رباب...
زیاد می خواهد دلم تو را !!!!
کی تمام می شوم برای تو؟کی؟!!!.
نسیم#خوش#شهدا#می وزد#
کربلا#جانم#را#بگیر.
27/10/94
00:33
۹۴/۱۰/۲۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.